۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

واکنش به منتقدان و دشمنان



واکنش به منتقدان و دشمنان

به روایت ال یاسین (شاگردان ایلیا میم)
در موقعیت‏هایی که بحثی پیش آمده است ایلیا غالباً اصراری بر اثبات و مورد قبول واقع شدن خود توسط دیگران نداشته است.[1] بعضی از مواقعی که از او دلیل و مدرکی طلب شده است با بی‏توجهی از کنار مطلب گذشته است و گاهی حجم عظیمی از دلایل و مستندات را ارائه داده است بنابراین نمی توان واکنش مشخصی را در این زمینه از او سراغ گرفت.
در مواردی هم او خودش را بزرگترین دلیل خودش ذکر کرده است و کارها و آموزشهایش را پر از دلایل و شواهد روشن دانسته است. «هر کسی قبل از آنکه خود را معرفی کند معرفی شده». اشخاصی که از او عمل خارق‏العاده‏ای را خواسته‏اند تا بواسطه آن عمل خارق العاده از او پیروی کنند با جوابهای بازدارنده و دفع کننده‏ای روبرو شده‏اند.
او بعضی وقتها به منتقدان خود مستقیماً یا غیرمستقیم کمک کرده است تا کارشان را انجام دهند. حتی گاهی برای این منظور به نظر می‏رسد که او از روش ملامتیون استفاده کرده است. شاید استفاده از روش ملامتیون هم راه دیگری برای عیارسنجی و محک دوستان به حساب بیاید یا روشی برای دور کردن بیگانگان و بدبینان تا بر حسب باور خود به نتیجه برسند. برخوردی که او با افراد مختلف دارد کاملاً نسبی است و رابطه‏اش با اشخاص، احتمالاً، آنطور که خودش اشاره کرده است، متناسب با نگاه و اندیشه‏ای است که آنان درباره وی دارند و موضعی است که آنرا اتخاذ می‏کنند.
 «هر طور که آن را ببینی همانطور تجربه اش می‏کنی... حقیقت برای تو همان است که در نگاهت گفته‏ای. اگر خوب آن را ببینی خوب می‏یابی اش و اگر بد ببینی چاره‏ای جز مواجه شدن با نتیجه نگاهت نداری. حقیقت بر تو همانطور آشکار می‏شود که آنرا پذیرفته‏ای و این قانون حقیقت است زیرا بر حسب نگاه تو بر تو آشکار می‏شود. حدود تو در نگاه تو است و آنچه ببینی واقع‏شدنیست...»

او با افراد متواضع، متواضعانه برخورد می‏کند اما در برخورد با اشخاص متکبر با خودبینی و تکبری فوق العاده روبرو می‏شود همچنین با اشخاص منافق و مکار بطرز پیچیده و گیج‏کننده‏ای رفتار می‏کند و آنها را در آشفتگی قرار می‏دهد.
بی‏اعتنایی او به مقبولیت عمومی بارها مسائلی را پدید آورده است. او طی سال‌های گذشته تلاشی مبنی بر اثبات و مورد قبول واقع شدن خود نکرده است و حتی در موارد متعددی در خلاف این مسیر، قدم برداشته است.
باید اذعان داشت که این رفتار موجب خشم و اعتراض بعضی از افراد شده است و آنان نارضایتی خود را به شکل‏های مختلف از جمله طرح نظریاتی خشمگینانه و آشفته که بطور واضح خشم و عصبیت ارائه‏کنندگان آن را نشان می‏دهد، بروز داده‏اند. دلایل احتمالی این گونه نظریات غرض‏ورزانه همیشه یکسان نبوده است دلایلی مانند عدم اعتقاد به ناشناخته و بنابراین ردّ هر گونه مطلبی که به آن مربوط می‏شود، تهدید شدن منافع، حسد و اغراض شخصی، وابستگی فرقه‏ای، تمایل به نفاق و تفرقه، زیر سؤال رفتن باورها یا مورد بی‏توجهی واقع شدن یا بی‏جواب گذاشتن بعضی از سؤال‏ها ممکن است در شکل‏گیری این قضاوتهای عجولانه نقش داشته باشند. البته او عموماً به سؤالاتی که صرفاً برای دانستن حقیقت یا بدون غرض‏ورزی و منافع شخصی مطرح شده پاسخ داده است.
گاهی او دیگران را به محکومیت خود تحریک می‏کند و احتمالاً به عمد زمینه‏هایی را برای تردید و بدبینی بعضی از اشخاص فراهم می‏کند. او به قضاوت و افکاری که دیگران درباره‏اش داشته‏اند بی‏توجه بوده است و طوری رفتار کرده است که به نظر بیننده نوعی استقبال از محکومیت به نظر می‏رسد. مثلاً در مواردی که به کفرگویی و ساحری متهم شده است با سکوت خود به تقویت چنین گمانهایی در ذهن افراد بدبین و ناآگاه دست زده است. یا در پاره‏ای موارد بجای اینکه دلیلی در تأیید خود بیاورد بدون رعایت احتیاط ظاهری، چیزهایی گفته است که از آن بر علیه خودش استفاده شده است. شاید این جملات بتواند چنین دیدگاه و واکنشی را هر چه بیشتر توضیح دهد.
 «وقتی که نیازمند تأیید دیگرانی بدان که خداوند تو را تأیید نکرده است وقتی افکاری که دیگران درباره تو دارند برایت مهم است بدان که مهمترین معنای زندگی‏ات را هنوز نیافته‏ای. دیگران چه کاری با تو می‏توانند بکنند؟ نهایتش آن است که تو را بکشند. پس اگر تو عاشق خدایت هستی و مشتاق دیدار او، این بزرگترین کاری است که آنان می‏توانند برایت انجام دهند.
منافقان و منکران حق همه چیز را بدبینانه نگاه می‏کنند و محکوم می‏کنند. آنها بر ضد هر حقی موضع می‏گیرند و به هر حریمی تجاوز می‏کنند زیرا خود آنان پیش از این محکوم شده‏اند و حریم خود را از دست داده‏اند... از عیب‏جویی و توهین و تمسخر آنها واهمه نداشته باش زیرا همه منافقان و منکران حق از لعنت هلاک‏کننده خداوند تغذیه می‏کنند و به مدد آن به حیات غم‏انگیز خود در قبرستان ادامه می‏دهند...»
ایلیا «میم» کمتر مواضع خود را بطور صریح درباره موضوعی بیان می‌کند و عمدتاً در لفافه و لفافه‏گویی نظر اصلی خود را بیان می‏نماید. عمل به بسیاری از دیدگاههای او به بر هم زدن وضعیت‌های ساختگی منجر می‏شود زیرا این مواضع حالتی دگرگون‏کننده و تحولی دارند. او در موضع‏گیری‏های خود بسیاری از محدودیتهای کاذب را زیر سؤال می‏برد، مصلحتهای سیاستمدارانه را زیر پا می‏گذارد و رفتارهای کورکورانه را بی‏اهمیت می‏شمارد. در مواردی موضع‏گیری‏های او بویژه نسبت به سیاست بازان خطرناک و بحث‏برانگیز می‏شود. اما بطور کلی می‏توان گفت که هوشمندی عمیق، هماهنگی و همسویی، در نظر داشتن شرایط زمانی و مکانی و شرایط مخاطب، معنی‏گرایی، تازگی و گشایندگی و فرارَوی از وضعیت موجود از بارزترین مشخصات نظرات و مواضع او می‏باشد. در روابط اجتماعی، ما عموماً آن دیدگاههایی را بعنوان دیدگاه متعادل و درست قبول داریم که اکثریت افراد جامعه در آن اتفاق نظر دارند و فرهنگ عمومی آن را می‏پذیرد اما او میزان درستی و نادرستی چنین نظریاتی را عنصر هماهنگی (تناسب زمانی و مکانی) دانسته و راست یا دروغ بودن نظرات را هم به کشف و دریافت افراد برمی‏گرداند.
برگرفته از کتاب آمین – جلد اول


[1]کسیکه بخود اطمینان دارد به تعریف کسی احتیاج ندارد- گوستاو لوبون


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر