۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

آیا می خواهید از آینده چیزی بدانید؟


رویا، رویابینی و هنر رویابینی(از دیدگاه روح‏زایی)
(قسمت اول)

در تعلیمات روح‏زایی، هنر رویابینی مانند بعضی از رشته‏های دیگر تعالیم احیاء، آنقدر گسترده، عمیق، شاخه شاخه و گوناگون است كه ارائه تعریفی فشرده و بسته از آن به سادگی امكان‏پذیر نیست. بنابراین در این سخن كوتاه تلاش نمی‏كنم هنر رویابینی را تعریف كنم بلكه می‏كوشم تا در جهت آشناسازی مشتاقان، چشم‏اندازی از هنر رویابینی (در روح‏زایی) را ترسیم كنم. به پیروی از روش ایلیا«میم»(4) در ارائه تعالیم، به تمثیلی می‏پردازم كه آن را از او شنیده‏ام. یك بار او درباره هنر رویابینی در روح‏زایی این طور گفت كه هنر رویابینی مانند داشتن تلویزیونی خلاق است كه برنامه‏ریزی و كنترل و راهبرد آن در اختیار دارنده آن است. در این گفتار به طور خلاصه همین موضوع و آنچه در این بار شنیده‏ام یا فهمیده‏ام را تا جایی كه حافظه‏ام یاری می‏كند، توضیح می‏دهم. چون این مطالب (مطلب فعلی و بعضی از مطالبی كه در ادامه این متن می‏آید) غالباً بازنویسی شنیده‏ها است بنابراین انتقال عین مطالب كمی دشوار است.
 تصور كنید تلویزیونی داریم كه می‏تواند داستان‏های ما را هر چه كه باشند به فیلم یا انیمیشن تبدیل كند. هم‏چنین اگر بخواهیم می‏توانیم در همه فیلم‏ها و داستان‏ها حضور داشته باشیم و جریان داستان را واقعاً تجربه كنیم. این تلویزیون قابل برنامه‏ ریزی است و برنامه‏ریزی‏اش، داستان‏هایی است كه ما به آن می‏دهیم. این داستان‏ها می‏توانند معمولی یا خارق‏ العاده، تخیلی یا واقع ‏بینانه باشند.
 ممكن است درباره هر چیزی باشند. می‏توانند داستان‏هایی واقعی یا غیرواقعی باشند. برای تلویزیون تفاوتی نمی‏كند، هر دو نوع داستان را برای ما و حداقل در زندگی درونی ما، به تحقق می‏رساند. اندازه واقعی بودن این تجربه‏ ها نیز تحت كنترل ماست. شدت وقایع می‏تواند بسیار بیشتر از وقایعی باشد كه در زندگی روزمره خود تجربه می‏كنیم و طبعاً می‏تواند كمتر از آن هم باشد. اگر در این فیلم‏هایی كه شخص به آن وارد شده اتفاق بدی برایش بیفتد واقعاً ناراحت می‏شود، اگر بدنش زخمی شود واقعاً درد می‏كشد و از تن‏اش خون می‏آید، اگر تجربه‏های لذت‏بخشی داشته باشد، جداً لذت می‏برد. یكی از تفاوت‏های این نوع زندگی آن است كه شخص می‏تواند اثراتی را كم و زیاد كند یا وقایع را به عقب ببرد و به شكل دیگری شروع كند. می‏تواند صدها سال زندگی را بدون آن كه ظاهراً سرعت آن تغییر كند در چند لحظه با جزئیات كامل تجربه كند. بعد از تجربه هر داستان و در واقع هر قطعه از زندگی، یا یك زندگی طولانی، در زمان كوتاه این امكان وجود دارد كه از داستان خارج شود اما می‏تواند هنوز هم شخصیت و تأثیرات درون فیلم را در خود حفظ كند. یا این كه از همه آنها تخلیه شود. حتی این امكان وجود دارد كه شخص وارد داستانی شود و دیگر هرگز از آن خارج نشود و برای همیشه در آن داستان زندگی كند.
 وقتی فرد به یك داستان رویا وارد می‏شود همه چیزهای او می‏تواند خیلی واقعییا تنها به صورت مجازی تغییر كند. هویت، شخصیت، توانایی‏ها و ناتوانی‏ها، روابط، خاطرات، احساسات و همه بودنِ شخص، قابلیت تغییر كردن و دگرگون شدن را داراست. در هر داستان رویا امكان این كه انسان دوباره متولد شود و همان طور متولد شود كه می‏خواهد، وجود دارد. موجودیبا ویژگی‏ها و قابلیت‏های جدید. می‏تواند خیلی واقعی‏تر از تجربه‏های این جهانی به آرزوهایش برسد. اگر به یك آرزوی بی‏نهایت جذاب هم رسید، قادر است تمام جسم خود را هم به آنجا ببرد و برای همیشه در آنجا ساكن شود.
 می‏تواند فقط روحش را به درون داستان ببرد و در یكی از قالب‏ها قرار دهد یا فقط تصویرش را به آن جا منتقل كند یا همه زندگی‏اش را. الزامی نیست كه او حتماً به درون داستان برود بلكه می‏تواند از بیرون هم به تماشای آن بپردازد. در بالای این تلویزیون لوله‏ای مكنده وجود دارد كه اگر او قصد داشته باشد واقعاً به درون داستان برود، باید سرش را به آن حفره نزدیك كند تا او را به درون خود بكشد و به درون داستان بیندازد. اما قبل از رفتن لازم است قصد برگشت را هم همراه خود ببرد چون اگر بدون بلیط رفتن برود تضمینی برای برگشت آن نیست و ممكن است برای همیشه در آن جا بماند.
 امكانات زیادی در این تلویزیون خلاق وجود دارد كه به آنچه گفته شد محدود نمی‏شود مثلاً این تلویزیون هزاران كانال دارد كه وقتی برنامه آنها فعال شود او می‏تواند از نقاط دیگر هستی، از اخبار و وقایع جهان‏های دیگر مطلع شود. كانال‏های دیگری هم هستند كه با به كار انداختن آنها می‏تواند از آینده‏ها، آینده‏های مختلف، آینده چیزهای مختلف و نیز از گذشته‏ها مطلع شود.
 بنابر آنچه گذشت می‏توانیم نتیجه بگیریم كه هنر رویابینی راهی برای تجربه حیطه‏های دیگر زندگی است، جهان‏هایی كه در درون و بیرون‏اند. دنیاهایی در گذشته و حال و آینده. جهان‏هایی كه بعضی‏شان واقعیت عینی دارند و بعضی دیگر فاقد آن هستند.
 رویا به ما اجازه خروج از محدوده‏های زمان و مكان و سفر كردن به زمان‏ها و مكانی دیگر را می‏دهد. در رویا می‏توانیم خواسته خود را تحقق ببخشیم و این خواسته‏ها هر چیزی می‏تواند باشد. تحقق آرزوها در رویا می‏تواند خیلی واقعی‏تر از عملی شدن آنها در این جهان باشد و نیز ممكن است این‏طور نباشد. این بستگی به مهارت رویابین دارد.
 در رویا می‏توانیم همان كاری را بكنیم كه دوست داریم، یا به صورتی خیالییا به صورت صد در صد واقعی. اگر بخواهیم می‏توانیم تنها از طریق چشم یا با روح‏مان یا با تمامیت وجودمان، با جسم و جان و روح به آن تجربه‏ها وارد شویم. از طریق رویابینی امكان برقراری ارتباط و تبادل جریان با ابعاد دیگر هستی و بسیاری از موجودات دیگر كه حتی آنها را حدس نمی‏زنیم در اختیار ما قرار می‏گیرد. می‏توانیم دریافت‏های خود را از جهان‏های دیگر به این جهان بیاوریم یا چیزهایی را از این زندگی به آنجا منتقل كنیم. به واسطه رویاها گفتگو با بسیاری از حیطه‏های اسرار و تماس با غیب امكان‏پذیر می‏شود و رابطه مستقیم و هموار برای ارتباط با روح الهی گشوده می‏شود. خلاصه باید گفت كه در جهان رویا و برای استاد رویابینی، انجام هر كاری ممكن است و هیچ كار، نشدنی نیست. این كارها هم می‏توانند خیلی واقعی باشند و هم خیلی خیالی. از این دید، رویا راهی است برای تجربه زندگی‏های بی‏شمار دیگر كه به موازات زندگی ما در این جهان، جریان دارند و هنر رویابینی شیوه عبور از این راه و برقراری ارتباط و تجربه این زندگی‏های دیگر است.
تالیف :پریا ( شباب حسامی)

پی‌نوشت:
4 – ایلیا«میم»، معلم بزرگ و بنیانگذار تعلیمات روح‏زایی و هنرهای ماورائی می‏باشد.  


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر