سنگ اندازي در تاريكي
(قسمت سوم-8)
گفتگوي زير در
فروردين ماه سال 1386 طي دو جلسه با ايليا
«ميم» توسط دو تن از اعضاء منتسب به گروه حزب ا... صورت گرفته
است. لازم به توضيح است که مطالب پياده شده از روي فيلم، مورد بازخواني ويرايشي
قرار گرفته است. قسمت دوم اين گفتگو در سال 1384 قبل از انتخابات
رياست جمهوري صورت گرفت كه با عنوان «برترين رئيس جمهور» در نشريۀ حركت
دهندگان شماره سه به چاپ رسيد و موجب تعطيلي آن نشريه كه اولين نشرية تخصصي در
زمينۀ دانش تفكر محسوب ميشد، گرديد. قسمت اول مصاحبه در تاريخ 9/5/1382 صورت گرفت
كه هر دو مصاحبۀ مذكور نيز براساس فيلم جلسه، پياده سازي و بازنويسي شدند.
لازم به ذكر است كه سوالات گويندگان، انعكاس دهنده نظرات طيف مورد اشاره نيست
و پاسخهاي استاد ايليا «ميم»، در مواردي كه به فرد مقابل مربوط ميشود، قابل
تعميم به طيف مذكور نميباشد. در چنين مواردي پاسخ ها، متوجه گفتگوكنندگان است.
1. بعضي از جلسات مسئولين
ياسين[1] يا شوراهاي مشابه در شبها برگزار ميشود.
چرا مثل بقيه در روز، اين جلسات برگزار نمي شود؟[2]
چون اينها در روز کار دارند، اداره ميروند، دانشگاه ميروند، تدريس ميکنند و
مسائل ديگر. غالباً زمان آزادشان عصر به بعد است. اما دوستان شما همين مسئله را در
سالهاي گذشته طور ديگري انعکاس داده بودند. شايعه كرده بودند كه اينها شبها زنها
و مردها را به داخل خانههاي بزرگ ميبرند. بعداً سکوت کرده بودند تا شنونده خودش
بقيه را طبق جهتي که به او داده بودند، حدس بزند و با چنين روشهايي با آبروي
هزاران مسلمان بازي کردند. به قول خودتان يكي از روشهاي مهم شما جهت دادن و القا
كردن است. جهت دادن با يك خبر كوچك يا استفاده از كلمات خاص و اين كار را دوستان
شما در ارتباط با ما مكرراً انجام داده اند..
«با بدبينها و بدبينيها، بدبينانه
برخورد كن. وقتي دروغگو حرف ميزند اگر با بدبيني به او گوش نكني، به خودت دروغ
گفتهاي. اگر در برخورد با كسي كه منكر واقعيات و نشانههاي واقعي است
خوشبين و پذيرنده باشي، تو نيز واقعيت و نشانههاي واقعي را انكار كردهاي. تو
ميتواني بدبيني را با بدبيني و دروغ را با انكار آن پاسخ دهي و به دروغگو راستش
را نگويي چون آن راست را هم به دروغ تبديل ميكند. دروغ دروغگو را به خودش برگردان
و مكرش را متوجه خودش كن. بدبين را با بدبينياش مواجه ساز و كافر و كفر و افكار
او را نپذير.»
ايليا «ميم»
2. سوال كننده دوم: آيا شما خودتان انحرافي در مجموعه کارهايي
که در اطراف شما انجام ميشود نمي بينيد؟ آيا کارهايي که در ارتباط با شما انجام
ميشود عاري از اشتباه است؟
قطعاً در مجموعه فعاليتها انحرافات و اشتباهاتي وجود دارد. مگر شما جايي را در
همه اين دنيا و همه تاريخ بشر سراغ داريد که فعاليتهاي آن خالي از انحراف و خطا و
اشتباه بوده باشد؟ بهترين درختهاي ميوه هم آفت دارند حتي وقتي كه سم پاشي شده
باشند. در انبار گندم و برنج و حتي زعفران هم به احتمال زياد با موشها و حشرات
موذي برخورد خواهيد كرد. حتي در صدر
اسلام، در صدر مسيحيت، در صدر يهود و در صدر اديان ديگر، در همان
زماني كه انبياء بزرگ زنده بودند، در اطراف آنها و در امور پيراموني شان مسائلي
وجود داشت، گاهي نفاق و فساد و انحراف ديده ميشد؛ حالا كه ما بشري معمولي هستيم و
پيشواي مذهبي نيستيم... در اين فعاليتها هم اشتباهات و خطاها احتمالاً فراوان است.
هر چيزي آفتي دارد. هر كاري ناكارهايي دارد و هر حركتي حتي اگر رشد و صعود باشد،
مسائل و مصائب خود را دارد. در كنار صدها فعاليت خوب، قطعاً انحرافات و اشتباهات
هم بوجود ميآيد. وقتي انديشههاي نوراني و بالايي شکل گرفته، قطعاً توهمات هم
بروز کرده است. يك درخت ممكن است آفتها داشته باشد. و اين درخت پرمحصول كه شايد
محصولات آن بيش از يك جنگل بزرگ بوده، آفتهاي خودش را دارد و عدهاي پيوسته، در
حال مبارزه با اين آفتها بودند. اما نبايد صدها ميوه اين درخت را ناديده گرفت و
فقط به چند ميوه کرم خورده يا سرمازده مشغول شد. اين درخت را با بقيه درختهاي جنگل
مقايسه کنيد. اين فعاليتها را با مجموع محصول دهها مرکز تحقيقاتي و مطالعاتي
مقايسه کنيد. در اين صورت، قضاوت در فضاي روشن تري رخ ميدهد.
من از بين همين مردم هستم. هر طوري كه آنها زندگي ميكنند و هر تجربهاي كه
دارند من هم آنها را داشته ام. فرق دو تجربه ميتواند زياد باشد. مثلاً يکي با
مشاهده و مشاهده کننده همراه باشد و يکي ديگر نباشد... تقريباً از همه اخبار زمان
خود اطلاع و بر آنها اشراف دارم. از همه آنچه در شبكههاي ماهوارهاي، در شبكه
اينترنت، در عالم سياست، فرهنگ، كتاب، اقتصاد و غيره ميگذرد. دائماً مورد سوال
هستم درباره همه چيزهايي که مربوط به زندگيست، پس بايد از همه چيزهايي که مربوط به
زندگيست تا حد امکان باخبر باشم.
4. سوال كننده دوم: بعضي از افراد به شما هديههاي مالي ميدهند.
با چه توجيهي اين هديهها را قبول ميکنيد؟
قبول كردن هديه از كسي كه او را دوست داري و تو را دوست دارد توجيه نميخواهد.
اما من هم شخصاً تا بحال به ندرت از کسي هديه مالي قبول کرده ام و البته از كسي هم
چيزي نخواسته ام... ولي بعضي دوستان به نام من هديههايي را دادهاند كه ديگران آن
را تحويل گرفته اند. اما هداياي بسياري هم بوده است كه پذيرفته نشده يا به دلايل
ديگر به هديه دهندگان بازگردانده شده. آنچه پذيرفته نشده بارها و بارها بيشتر از
چيزي بوده كه قبول كرده ام. شايد از هر صدها مورد يک مورد قبول شده باشد.
5. آيا شما وجوهات شرعي ميگيريد؟
خير. من بارها گفته ام نه مذهبي ام نه روحاني و نه هر عنوان مشابهي. پس چطور ممکن
است به چنين شخصي مردم وجوهات شرعي بدهند. من هم تا بحال از کسي چنين چيزي نگرفته
ام. تا به امروز هم دهها ميليارد هديه شده که قبول نکرده ام؛ هديه دهندگان خودشان
ميگويند. اما گاهي به مردم راهنماييهايي کرده ام براي حل مسائلشان يا براي آنها
کارهايي کرده ام که آنها هم چيزهايي فرستادهاند که البته آن هم غالباً به دست من
نرسيده. بعضيها هم براي حمايت از فعاليتهاي فرهنگي و برگزاري جلسات و... امکاناتي
را در اختيار گذاشته اند...
6. سوال كننده دوم: اما شما صدها ميليارد تومان پول داريد.
اينها را از کجا آورده ايد؟ شما که ارثيهاي نداشته ايد و کار اقتصادي فوق العادهاي
نکرده ايد. اين وضع همان شائبه ثروت طلبي و قدرت طلبي را دامن ميزند.
واقعيت اين است که قدرت طلبي يا ثروت طلبي در كار نبوده است و نشانههاي متعدد
و دلايل محكم هم مؤيد آن است. ولي اگر مسائل شما اينطور حل ميشود ابايي ندارم که
بگويم قدرت طلبي کرده ام. اما اين چطور قدرت طلبي و شهرت طلبي است كه طرفهاي مقابل
تو را نشناسند، ناشناس باشي، حتي اسمت را هم نميدانند، با آنها برخوردي نداري و
هيچ مزد مادي و معنوي از جانب
آنان به تو نميرسد. يک نفر طنابي دارد، از نوع طنابهايي که با آن اسب ميگيرند،
بعد او را متهم ميکنند به اينکه تو ميخواهي با اين طنابت ماهيها را بگيري. او
ميگويد اين دو تا با هم جمع نمي شوند و مثل اين است که به کسي بگويي تو ميخواستي
با يک کوزه آب، خانهاي را به آتش بکشي. اين نوع فرضيات شما به قدري متناقض است كه
حتي اگر به هيچ كدام هم جواب داده نشود، خودشان خودشان را رد و نقض ميكنند. کدام
صدها ميليارد تومان. شما نشان بدهيد، همه را به شما ميبخشم. من حتي يک اتاق هم
براي خانواده ام ندارم. اگر هست، مالِ شما. ماشين و دوچرخه هم ندارم. با اين حال
شايد يک در هزار هديههايي که داده شده است، پذيرفته شده اما همان هم به بنده
نرسيده است. ميلياردر شدن در شرايطي که ما هستيم در يک روز هم امکان پذير است و
اگر ضرورت ايجاب کند آن هم انجام ميشود.
7. سوال کننده دوم: شما عده زيادي محافظ داريد. يك گارد چند صد
نفره. داشتن يک محافظ هم مجوز ميخواهد. علت داشتن اين همه محافظ و مراقب چيست؟ با چه مجوزي اين کار
انجام ميشود؟
من حتي يک نفر هم بعنوان محافظ خودم نمي شناسم و ندارم. اگر شما يکي اش را
نشان دادي، چند صد تاي آن هم قبول است. گاهي پياده روي ميروم و يکي دو نفر از
دوستان همراه ميشوند. من ميگويم و آنها مينويسند يا ضبط ميكنند. مطالب زيادي
اينطور نوشته و ثبت شده. وقتي هم تعداد دوستان بيشتر ميشود با تعداد بيشتري قدم
ميزنيم و حرف ميزنيم. تا امروز نه محافظ داشته ام نه كسي از جانب من خود را به
عنوان محافظ من ميشناسد
.
8. سوال کننده دوم: با رعايت کدام مؤلفههاي امنيتي و حفاظتي
افراد را ملاقات ميکنيد؟
در ملاقات با افراد ملاحظات امنيتي خاصي لحاظ نمي شود... بسياري از كارهايم را
براساس نشانهها و مشاهدات و دريافتها انجام ميدهم. در برخي از موارد، مبنا را رؤياها ميگيرم اگر معتبر باشد و هر کسي را
که احساس ميکنم ضروري است ببينم، ميبينم. در بدترين شرايط امنيتي هم خيليها را
ديده ام.
9. سوال كننده دوم: در سخنراني شما در استاديوم شهيد شيرودي
چرا نيروي انتظامي و امنيتي شما را دستگير نکردند با وجود آنکه نيروها به اندازه
كافي زياد بودند.
اين را بايد از آنها بپرسيد كه چرا نگرفتند. ما براي خدا كار ميكرديم. آن
سخنرانيها هم براي خدا و درباره كلام خدا بود...
10.
...
11.
شما با بعضي از بزرگان ارتباط
داريد که تا جايي که ما ميدانيم بيشتر آنها از طريق پيک و واسطه است. دليل این
ارتباط شما چيست؟
جوانان و مخصوصاً مردمي که با آنها در ارتباطم، با مسائل و فشارهاي بسياري
روبرو هستند که بعضي از آنها ميتواند به دست ايشان باز شود. با توجه به عصر جديد معنويت، مسائل متعددي در جهت تطبيق
اعتقادات مذهبي با معنويت
مدرن وجود دارد که اين هم نياز به پاسخ دارد... از يک طرف هم از
کودکي و نوجواني سؤالاتي در بارۀ دين و معنويات داشتم. جواب آنها را از هر کس که
حدسش را ميزدم که شايد بداند، ميپرسيدم. براي بعضي از آنها جوابهايي هم داشتم و
هنوز هم ميخواهم بدانم کاملترين جواب کدام است.
12.
سوال كننده دوم:
ولي يک حدس قويتر هم در مسئله هست که شما ميخواهيد آنها را هم مريد خود بکنيد.
شما با هر کس برخورد ميکنيد تجربه نشان داده که محصول آن مريد شدن و
جذب کردن است. آيا در ارتباط با آنها هم واقعاً همين قصد را نداريد؟
اگر واقعاً اينطور باشد که من هر کسي را ببينم فوراً مريدم ميشود چرا خود شما
نيستيد؟ چرا اين همه دشمن و بدگو وجود دارد؟ جداي از اينکه من خواستار مريدسازي
نبوده و نيستم اما اگر کسي بتواند يک عالم را منحرف کند يا با خودش همراه نمايد،
او بايد داناتر و تواناتر از طرف مقابل باشد. بعد، مگر محتواي صحبتهاي ما چه چيزي
جز سوالات علمي و اعتقادي بوده است. اگر من ميتوانم اعتقادات آنها را از آنها
بگيرم بايد بتوانم انديشههاي قويتر، نورانيتر و ريشهايتر به آنها بدهم. البته
بعضي از آقايان را ديدم و آن آقايان هم با من همراه نشدند و اين حرف شما خالي از
توهين به آن اعتقادات هم نيست.[3]
13.
در انتخابات
رياست جمهوري چرا آقاي... و دو سه نفر ديگر از شاگردان شما با
كانديداهاي رياست جمهوري مذاكرات داشتند؟
آنها در فشارها و تهديدهاي شديد بودند و ميخواستند بدانند كه چه كسي به آنها
احتمالاً كمك خواهد كرد، چه در همان زمان و چه در آينده که ممکن است فرد رئيس
جمهور شود. .. ضمن اينكه ميخواستند آنها را بيشتر بشناسند و زمينههاي تعامل
احتمالي با آنان را مشخص كنند.
14.
احتمالاً سفرهاي
خارجي شما زياد باشد. بيشتر به کدام کشورها رفت و آمد ميکنيد؟
تا به حال سوار هواپيما نشده ام. با ماشين يا كشتي هم به مسافرت خارجي نرفته
ام...
روشن است. ميخواهم نظراتم را و آنچه را كه به عنوان راه حل و تدبير ميدانم و
فكر ميكنم بهترينهاست به آنها بگويم. از اين طريق نظراتم را در مواردي که ضروري
ميدانم به آنها اعلام کرده ام.
16.
سوال كننده دوم:
خيلي از شاگردان شما در حالي كه قرآن ميخوانند، حجاب اسلامي ندارند. روسريهاي
كوتاه و شلوار ساق كوتاه ميپوشند. خيلي از پسرها به نحو ديگري مسائل شرعي را
رعايت نميكنند. شما بجاي توصيه به خواندن قرآن و نماز بهتر نيست اول اين مسائل را
حل كنيد؟ [4]
اين روش ماست. شما هم ميتواني در ارتباط با جوانان با روش خودت عمل كني. من
خودم خيلي چيزها را رعايت نميكنم، چطور ميتوانم به آنها توصيه كنم كه رعايت
كنند. من آدم متشرعي نيستم و اگر در محك احكام و جزئيات آن بروم، پر مسئله هستم. يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما
لاتفعلون.[5] اي اهل ايمان چرا چيزي را
ميگوييد كه به آن عمل نميكنيد!؟ ما انسانها امروز دهها بيماري داريم، از
سرماخوردگي تا سرطان و جذام روح. مهم اين است كه ابتدا از مرگ نجات پيدا كنيم. كسي
كه قرار است تا قبل از صبح فردا بميرد، چه فايده اگر سرماخوردگي او را هم درمان
كني؟ بزرگترين كاري كه در حق او ميشود كرد اين است كه ابتدا او را از مرگ نجات
دهيد.
17.
سوال كننده دوم:
اينکه مردم بيايند به حرف شما قرآن و نماز بخوانند اشتباه است. آيا قبول داريد؟
بالاخره مردم به حرف کسي نماز و قرآن ميخوانند. کساني هم که امروز دارند ميخوانند
يا خود شما، به حرف کسي خوانده ايد. يک دعوت کنندهاي بوده است. اما شايد اين کار
از ديدگاهي بسيار بدبينانه، اشتباه باشد يعني اينطور استدلال شود که اگر عدهاي به
حرف کسي قرآن و نماز بخوانند پس به حرف او هر کار ديگري هم ممکن است بکنند. همان
موضوعي که چند سال پيش هم گفتيد که شايد من ميخواهم در سالهاي آينده بر خلاف
سالهاي گذشته، در آيندهاي نامعلوم، دست مردم اسلحه بدهم. البته واقعاً اين حرفها
را فقط تا بحال از شما شنيده ام و اين و حرفهاي مشابه حتي به صورت فکر هم به ذهنم
خطور نکرده است. چند سالي هم از آن ميگذرد اما ديديد که اتفاقي نيفتاد بلکه
هماهنگيها بيشتر شد. و احتمالاً به ذهن اكثر دوستان هم خطور نكرده است. از
ديدگاه بعضي از سياسيون، اين جمعيت ميتوانست حجم متراكمي از فرصتها و امكانات و
روياهاي تحقق يافته سياسي تلقي شود كه با آن ميشد، هر كاري انجام داد اما ما با
سياست بازي ارتباطي نداشته ايم و كارمان فقط در زمينههاي معرفتي و معنويتي بود.
ظاهراً مولد اين فكرها و ايدهها تا امروز، فقط شما و دوستان شما هستند. فكر
جنگيدن و استفاده از اسلحه را اين جوانان حتي به خواب هم نمي بينند. آخر اسلحه
براي چه. در برابر چه كسي؟ اينها دشمن بي خدايي اند. دشمن جهل و ناآگاهي اند. اما
حتي براي جنگيدن با اينها هم اسلحه شان تفکر و تحليل و برنامه ريزي است. اسلحه
اينها اسم خداست. كلمه خداست. قلم و كلام و انديشه است. آن هم در جهت خدا و مردم و
زندگي خوبتر. کسي را که سر سفره و در خانه خودش نشسته است چطور ميتوان متهم کرد
که تو قصد داري ظرفهاي غذا را بشکني، سفره را پاره کني و نگذاري بقيه هم غذايشان
را بخورند. او ميپرسد مگر من چه کاري کرده ام. تو ميگويي، کاري نکردهاي اما من
حدس ميزنم تو اين کار را بکني. شما در برابر اين همه خرابي و ويرانگري مسئوليد و
بايد به اسلام و قرآن و نگاهبانان قرآن و حافظان اسلام پاسخ دهيد. و تحميل اين
افکار و اتهامات به کساني که حتي در خواب هم آن را نديده اند، ضربه بزرگي است.
خاطراتي از جريانهاي مختلف در ذهن شما هست که شما را وادار به شبيه سازي ميکند.
اين يکي از ويژگيهاي ذهني انسان است که سعي ميکند هر پديده تعريف نشدهاي را با
يکي از پديدههاي تعريف شده قبلي تطبيق دهد.
18.
...
19.
با وجود خود شما،
چرا آنها براي حل مسائل خود به مراجع و بزرگان مراجعه کردند؟
قبلاً هم چند بار عرض کردم، من مثل شما مذهبي و متشرع نيستم و سواد مذهبي
ندارم. از بزرگان که هيچ، بدون تعارف و تواضع، از کوچکان حيطه دين هم نيستم...
20.
سوال كننده دوم:
چند سال پيش در جلسهاي که ميگوييد با... داشته ايد چه مطالبي مطرح شد. چرا همان
زمان تكليف اين مسائل يكسره نشد؟
ايشان خواستند که... و من هم اين را مطرح کردم که اگر امکان پذير شود ميتوانيم دانشگاه علوم باطني و متافيزيکي را در
ايران راه اندازي کنيم. در آن جا هم متاسفانه و شايد واقع بينانه، خودم را اصلي
ترين مرجع علوم باطني در دنيا ميدانستم و يکي از چيزهايي که اين اعتقاد را تقويت
ميکرد ملاقاتهايي بود که با اکثر شخصيتهاي مدعي در موضوع داشتم... متاسفانه تا
امروز، با کتابي، کسي، انديشهاي يا منبعي برخورد نکردم که بزرگي آن بتواند مرا در
اين باره دچار ترديد يا ابهام کند که کسي علوم باطني، دانش تفکر و مشاهده و روشهاي
اينچنيني را به اندازه بنده يا حتي شبيه يا نزديک به آن بداند. البته دوستان هم در
همه دنيا چنين افرادي را جستجو کردهاند و لااقل تا امروز پيدا نکرده اند... از
گفتن اين حرفها متاسفم و در اين سالها هم نگفته ام اما فکر ميکنم بيان اين حرفها
براي رفع ابهامات ضروري است.
21.
تعدادي از بچههاي
شما با مسئولين ارتباط مستمر دارند. دليل اين ارتباط چيست؟
آنها به نمايندگي از تعداد ديگري كه سالهاست تحت فشارها و تهديدهاي رو به
گسترش هستند با اين افراد مكاتبه دارند تا براي كاهش فشارها و خطرات راهي
بيابند... به دليل ارتباط با من، نشريه هايشان تعطيل ميشود، از كار اخراج ميشوند
و كلاً برخوردهاي ناعادلانهاي با آنها صورت ميگيرد. احضار ميشوند، از حقوق
قانوني خود محروم ميشوند، برايشان خط و نشان ميكشند، آنها هم به دنبال راه حلي
قانوني براي اين مشکل هستند. فکر ميکنم اکثر اين تهديدها از جانب شما و دوستان
شما باشد. احتمالاً شما هم اين را قبول داريد.
22.
به گفته يكي از
شاگردان خود شما، چند سال قبل شما در يكي از افراطي ترين گروهها بوديد. آيا واقعاً
شما عضو... بوديد؟
آنها اول بعنوان يک متهم با من برخورد کردند. موهايم روغن زده بود. بعد که با
آنها حرف زدم و مسائل و راه حل هايشان را گفتم آنها در کارهايشان مشورت ميکردند.
بعدها متهمهايي را که ميگرفتند من آنها را آزاد ميکردم. و از اين طريق ارتباط
ما با هم برقرار ميشد و آنها بينش ديگري پيدا ميکردند. البته جرايم آنها چيز
خاصي نبود. مشكل غالباً موها و لباسشان بود. همين شد يكي از راههاي ارتباط با
جوانان. بعضي از آن جوانان امروز هم با ما هستند. آنها تبديل به محقق و متفكر و
سخنران شدند.
روش انقباضي يعني عدم انبساط و گسترش. عدم تبليغ و جذب مردم. بجاي زياد شدن
کميت ها، کيفيت کار را زياد کنيم. جلسات و سخنراني کمتر و کمتر شود، ارتباطها
کمتر شود، فعاليتها کاهش يابد... از همان اوايل اين رويكرد انقباضي و عدم گسترش را
به عدهاي از دوستان ال ياسين كه مسئول تشكلها بودند، توصيه كردم...
لینکهای مرتبط:
درس های مبارزه بی خشونت,سایت هواداران استاد ایلیا میم رام الله,وبلاگ آمین1,وبلاگ آنتی کالت,وبلاگ دریچه نور,پایگاه معرفی جنبش های نوپدید دینی,وبلاگ ترویج راستی,مدافعان استاد فتاحی,درون کاوی,علم مبارزه,اسرار ماوراء,دیده بان ادیان و مذاهب,آمین3,سایت حامیان استاد ایلیا رام الله,پایگاه دیده بان ادیان و مذاهب,الگوی هستی,عصر اگاهی,پایگاه حامیان استاد فتاحی,خبرنویس آزاد,درباره ایلیام,ویکی پدیای فارسی,پیمان فتاحی,دالایی لاما,اوشو,کریشنا مورتی,سای بابا,اکنکار
وضعیت فعلی ایلیا میم رام اله جمعیت ال یاسین, آخرین تصاویر
پیمان فتاحی, آخرین کتاب ایلیا میم رام الله, انگیزه های معنوی ضد فرقه ایلیا میم
رام الله, دلایل سیاسی نبودن ضد فرقه ایلیا میم رام الله,ایلیا یعنی چه؟ ایلیا
یعنی چه؟ رام الله یعنی چی؟, رام الله یا پیمان فتاحی یعنی چه؟ نام ایلیا میم رام
الله, ضد فرقه رام الله یعنی چه؟, همایش و نمایشگاه و سمینار و کنفرانس درباره و
بررسی ضد فرقه رام الله -
پیمان فتاحی, جریان شناسی ضد فرقه ایلیا میم رام الله -پیمان فتاحی, چرایی و علل ضد فرقه
بودن جریان ایلیا میم رام الله -
پیمان فتاحی,الیاس ایلیا میم رام الله - پیمان
فتاحی, دانلود مطالب ضد
فرقه ایلیا میم رام الله- پیمان فتاحی, فایلهای پی دی اف مربوط به ضد فرقه ایلیا
میم رام الله - پیمان فتاحی, بررسی راهکارهای مقابله با فرقه ها توسط ایلیا میم رام الله - پیمان فتاحی, بررسی جریان ایلیا
رام الله - پیمان فتاحی در واکاوی و کنکاش در موضوع فرقه ها و عرفان های بدلی,
چگونگی برخورد با عرفان های نوظهور و نحله های انحرافی و فرقه های ضاله از زبان
ایلیا میم رام الله - پیمان فتاحی , خنثی سازی تاثیرات منفی جریان انحرافی و فرقه
های کاذب و معنویت های ساختگی و عرفان های نوپدید با راهکارهای ایلیا میم رام الله
- پیمان فتاحی, مجموعه اطلاعات معتبر در مورد ضد فرقه ها ایلیا رام الله -پیمان فتاحی, لینک های مرتبط با اخبار ضد فرقه ایلیا میم رام الله -پیمان فتاحی, فیلم های موجود از سخنرانیها و تصاویر ایلیا میم رام الله -پیمان فتاحی, علل گسترش عرفان های کاذب و فرقه های ضاله و معنویت های ساختگی
از زبان ضد فرقه ایلیا میم رام الله -پیمان فتاحی, راه حل برخورد با فرقه های پوشالی و عرفان های نوظهور و جریان
های انحرافی از زبان ایلیا میم رام الله -
پیمان فتاحی, روشهای برچیده شدن عرفان واره ها و معنویت واره ها با گفت و گویی از
ایلیا میم رام الله -
پیمان فتاحی,مکتب و عرفان ضد فرقه ایلیا میم رام الله -
پیمان فتاحی, بررسی و جستجوی عبارت عرفان ایلیا میم رام الله -پیمان فتاحی در اینترنت و سایت های موجود ایران, جنبش معنوی ایلیا میم رام
الله -
پیمان فتاحی, همه چیز درباره و در مورد پیمان فتاحی
[1]. بعضي از اعضاء شوراي مركزي ال ياسين عبارتند از: آقایان
مهندس محمد اصغری نیا (مدير مسئول نشريه حركت دهندگان)، مهندس آرين پناهپور
(سردبير نشريه تفكر متعالي)، مهندس حميد رضا همتی (مدير گروه پژوهشي مديريت حرفه
اي)، مهندس حسن سلطانعلی (عضو گروه پژوهشي مديريت حرفه اي)، مهندس عباس فلاحی
(مدير مسئول نشريه علوم باطني)، رضا الماسیان (مولف و عضو شوراي سردبيري نشريه
علوم باطني)، سعيد صورتی (عضو تحريريه نشريه حركت دهندگان و مدرس در انجمن حرفهاي
متفكران و محققان)، و احمد بردبار (مدیر اجرایی گروه سخنرانی) و خانمها شیرین زندی
(مدیر مسئول نشریه هنرهای زیستن)، رکسانا خوشابی (مدیر مسئول نشریه علم موفقیت)،
فریبا جلیلیان (مدیر اجرایی مطالعات و تحقیقات)، میترا نجفی (مدیر مسئول نشر
تعالیم حق)، نازی حسامی (مدیر نشر یاهو)، ساناز پوربابک (مدير جبهه طبیعت)، فاطمه
زندی (سردبیر نشریه علم موفقیت)، میتراصالح زاده (سردبیر نشریه علوم باطنی)، دكتر
پریس کی نژاد (مدیر تحقیقاتی طب مکمل)، منیژه ارونقی (سردبير نشریه اخبارکودکانه)،
سارا یوسف پور (دبير انجمن حرفه اي متفكران و محققان)
[2]وجدان
بد در آنِ واحد، تهمت زننده قاضي، شاهد و بدار زننده است. مثل هلندی
[3]«من مراد
نيستم پس مريدي هم ندارم. من مجتهد نيستم پس مرجع تقليد هم نيستم. من فقيه نيستم
پس پاسخگوي مسائل شرعي شما هم نيستم. آنطور كه فكر ميكنيد، متشرع نيستم پس
نميتوانيد مرا با شرع محك بزنيد...»« من قصد ندارم كسي را به خود
وابسته كنم و هرگز نيز به بيعدالتي دست نخواهم زد.» ايليا «ميم»
[4]حضزت
عیسی می فرماید :مطمئن باشید گناهکاران و فاحشه ها زودتر از شما وارد ملکوت
خدا خواهند شد زیرا یحیی شما را به توبه و بازگشت به سوی خدا دعوت کرد اما شما به
دعوتش توجه نکردید در حالیکه بسیاری از گناهکاران و فاحشه ها به سخنان او ایمان
آوردند. حتی با دیدن این موضوع باز هم شما توبه نکردید و ایمان نیاوردید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر