«دين
هم مانند انسان است. فقط جسم نيست. روح و جان هم دارد.
اما دين و دينداري در اين عصر و براي اكثر انسانها مانند لاشهاي بيجان و تهي از
روح است. لاشهاي كه هر روز بر گنديدگي و فرسودگياش افزوده ميشود. دين امروزي به
پوست و ظاهر محدود شده و در اكثر دينداران، باطناً مرده است و دارنده خود را مردار
ساخته. روح و جان دين، عشق و ايمان الهيست. حضور الهي و تجربه ارتباط زنده و
پاسخدهنده با خداست. زندهپرستي و تسليم يكي بودن است. خداي زنده پاسخ ميدهد.
زنده اگر خوانده شود پاسخ ميدهد و خداي زنده اگر پاسخ ندهد از آنست كه پرستيده
نشده... خداپرستان و تسليمشدگان نشانهها دارند و خداپرستي به اسم و ادعا و ميراث
نيست.
دعايشان
پاسخ داده ميشود، به هنگام توكل كارگزاري ميشوند، از حيات الهي
زنده شدهاند و مرده نيستند و در قلبهايشان آرامش و اطمينان موج ميزند. در
برابر خداوند تسليماند و به اندازه تسليم خود، خداوند سرنوشت و زندگي را تسليم
آنان گردانيده است. تسليمشدگان، خدمتگزار خداوند هستند... از دوري خداوند
ميترسند و اين تنها ترس آنهاست. نرم و انعطافپذيرند زيرا لطيفترين را، بيكران
را ميپرستند. نگاه آنان يكي را ميبيند و يكسان ميبيند و تنها بسوي خداوند نظر
دارند... حقوق ديگران را رعايت ميكنند و به عدالت رفتار مينمايند. به
راستي و درستي عمل ميكنند و از دروغ دوري گرفتهاند. در حضور خداوند مانند
كودكاناند و چون خداوند، بخشنده و مهربان. تكبر در آنان نيست، متواضعاند و
برتريجويي نميكنند. اهل توكلاند و امور خود را به خداوند ميسپارند. قدرشناسي و
رضايت و سپاسگزاري، و صبر و قناعت و انتظار توكل او را واقعيت بخشيدهاند.
توجهشان به سوي خداست و ياد خدا و نام خدا زندگيشان را پر كرده است. خداوند آنان
را حمايت ميكند و به وقت لزوم پشتيباني خود را از آنها اعلام مينمايد.
اينها از نشانههاي تسليمشدگان خداپرست است.
كساني كه ميروند تا با خالق خود...»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر