پیامی به جبهة طبیعت
ï ترك طبيعت ، مرگ زندگيست و نابودي انسان در نابودي
طبيعت است . جامعة سالم با طبيعت سالم ممكن مي گردد زيرا طبيعت امكان زندگيست كه
اگر بيمار شود ، همة زندگي انسان بيمار مي شود و اگر اين امكان افزايش يابد بر
كيفيت زندگي انسان افزوده خواهد شد . حاميان طبيعت ، حاميان حقيقت اند لكن همه
انسان ها در برابر حفظ طبيعت مسئول اند زيرا همة ما در برابر حفظ زندگي و تداوم
حيات خود و ديگران مسئوليم ، پس نگذاریم طبيعت بميرد . زشتي و بيماري و مرگ را از
چهره اش بزدائيم زيرا محيط زيست انعكاسي از درون ماست . با نجات آن ، خود را نجات
داده ايم . و آنهايي كه به خداوند مي انديشند بياد داشته باشند كه دوستي با طبيعت
دوستي با خداست عشق به طبيعت عشق به خداست زيرا طبيعت مظهر و تجسم الهيست . طبيعت
گرايي، جلوه ايي از خداگرايي طبيعي بشر است زيرا طبيعت زنده ترين و آشكار ترين
تجسم و تجليگاه خداست... (1)
ï مطمئناً اگر انسان از طبيعت حمايت كند طبيعت نيز
حمايت خود را از انسان نشان خواهد داد . زيرا طبيعت زنده است و عكس العمل نشان مي
دهد. (2)
برگرفته از كتاب تعاليم حق (الاهيسم - جلد دوم)
ـ اثر ايليا «ميم»
زیبا بود
پاسخحذف